بچه آدم

همه از دست غیر ناله کنند / سعدی از دست خویشتن فریاد

بچه آدم

همه از دست غیر ناله کنند / سعدی از دست خویشتن فریاد

۱۲ تیر ۹۸ ، ۱۱:۴۷

هر چی برسی دورتر میشه

من استرس دارم. اعصابم خرده. همش دارم با خودم کلنجار میرم. چرا اینجوری شد؟ چرا اونجوری شد؟ باید این کارو کنم. باید به این نقطه برسم. چرا فلان چیزو ندارم و ... توی دلم دلشوره و توی سرم افکار مغشوش و آرزوهای نا تموم.

خودم رو تجسم می کنم وقتی به خواسته هام رسیدم... آرامش. سعادت. احساس رضایت از خود.
بعضی از چیزایی که الان دنبالشونم رو یکی از دوستام داره. دوستم بیشتر  از من دغدغه، استرس و آرزوهای جور و واجور داره. توی دلم بهش فحش میدم که خره! الان تو کلی چیز داری که میتونه تو رو خوشحال کنه، چرا اینقدر زیاده خواهی؟ راضی باش و حال کن.
چرا یکی نیست همین حرفا رو به خودم بزنه؟
 
وقتی به خواسته ها و آرزوهام میرسم، آرزوها و خواسته های بزرگ تر (=استرس بیشتر) جاشون رو پر می کنه. روز به روز هم بدتر میشه. کی وقت آرامش و زندگیه؟
۹۸/۰۴/۱۲
بچه آدم

نظرات  (۲)

قبلا رسم بود یه دفترچه آرزوها داشتیم که برای همین منظور بود. که به ما بگه قبلا خودت حسرت همین امروزت رو می خوردی.
۱۴ تیر ۹۸ ، ۲۱:۲۱ علیرضا منتظر
نمی خوای ادرس این وبلاگ دوستان را به ما هم بدی بخونیم

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی